گهوارهای که همیشه در خاطرم هست
کلاس شش ابتدایی بودم … روزی آقای دکتر جلالی رییس مدرسه پیشرو مرا به دفترشان خواندند، عموما وقتی کسی را به دفتر میخواندند خبر خوب و یا پیامد خوشیدر پی نداشت. ناگفته نماند که دکترجلالی محبت خاصی نسبت به من داشتند چرا که کم و بیش در جریان زندگی من بودند و قصهٔ زندگی من از چشم ایشان مخفی و به دور نبود.
... در آن روزها که من به نوعی هم شاغل و نان آور خانه بودم و هم درس میخواندم چندان در کلاس درس حضور ذهن نداشتم، و یا معمولاً زنگ اول را خواب آلود میگذراندم یا دیر به مدرسه میرسیدم . از این رو معلمین و مسئولین مدرسه تخفیف ویژهای برایم قائل میشدند، و آن روز هم برایم مسلّم بود که باز هم بنا به دلأیلی که گفته شد تذکری از مدیر خواهم شنید. با دلهره و ترسی خاص محیط مدرسه قدم به دفتر گذاشتم ولی ایشان با رویی گشاده و لبخند و چشمانی مهربان،که هیچوقت فراموشم نمیشود ، مرا پذیرفتند و گفتند : آتشین برو بیرون دم در ، یکنفر منتظرته.
آنجا زنی با قدی متوسط و موهایی کوتاه و کمی روشن در انتظارم بود. من در همان نگاه اول او را شناختم … چشمانش نگاه مرا با خود داشت - غمگین با هزاران پرسش.
مادری که سال ها ندیده بودمش ولی خیالش هر روز و هر شب امن بود در رویاهایم... و صدائی در من میگفت که خود اوست آنکس که اینجا ایستاده.
وصف آن دقایق برایم مقدور نیست یعنی کلامی پیدا نمی کنم که گویای آن اتفاق و آن لحظات باشد. هیچ نمیگفتیم …. فقط اشک بود و بوسه و نگاه و درد دوری که از چشمان ما می بارید. و میدیدم گریه مردی شریف و انسانی را که در پس غصه های من در جستجوی مادرم بود که او هم نشانی از من نداشت. آقای جلالی که خود دکتر روانشناس و مرد دانا و اهل ادبی بود از طریق دوستانش در صدد یافتن مادرم بر آمده بود، و اینچنین این اتفاق برایم آغاز دورانی شد که از آن پس محرمانه و دور از چشم خانه من مادرم را در مدرسه و دفتر ایشان مرتب میدیدم، و حالا مدرسه که برایم راه فراری بود از خانه، مبدل به فضا و مکانی شد که بوی مادر را هم با خود داشت.
و من که به خود هیچوقت بچگی ندیده بودم در آن اوقات سر به دامان مادری میگذاشتم که میخواستم کودکی در کنارش آغاز کنم . در دستان او ، در نگاهش ، در بوی پیراهنش … امنیتی نهفته بود پاک و حقیقی… و آن دفتر مدرسه برایم گهوارهای شد که همیشه در خاطرم هست و روز مادر حسرتی شد به دل ، و من همچنان در پی آن آغوش بی دغدغهای که تا به امروز آواز من است.
روز مادر پیشاپیش بر همه مادران جهان فرخنده باد