شماره 105/چهارشنبه 13 جدی 1391/ 2 جنوری 2013
کاووس سیاووش
با انکشاف و رشد شبکه ی تلویزیون های خصوصی در کشور نمایش سریال های هندی در سال های اول اداره ی مؤقت به سرعت گسترش یافت و حتا فکاهیاتی نیز در زمینه علاقمندی دولتمردان و قدرتمندان و زمامداران به سریال مشهور تولسی به سر زبان ها افتاد. اما همزمان با این گسترش موجی از انتقادات نیز از نمایش مکرر سریال های هندی در محافل مختلف صورت میگرفت و با دلایل عجیب و غریب از این مسأله انتقاد می شد که به اثر همین موج معکوس، جای سریال های هندی را در شبکه های تلویزیونی افغانستان سریال های ترکی گرفت.
آنچه قابل بحث است اینکه از زاویه ی صحنه پردازی و گره اندازی در قضایای سریال ها نه تنها هیچگونه تغییری به چشم نخورد بلکه وضعیت با آمدن سریال های ترکی به مراتب بحرانی تر شد.
حالا بار دگر سر و صدا هایی ایجاد شده که به غیر از اینکه نام سریال ها به ارتباط کشور هایشان از هم فرق دارد در صحنه های سریال ترکی چون پنج خواهر، خزان، حرم سلطان، زمان، پس از باران، بسوی مکتب و... بیننده چه چیز متفاوتی از فضای سریال های هندی زمانی خشو هم عروس بود، امتحان زندگی، فلوا و... می بیند؟ به استثنای چند سریال با اهداف اسلامی در سایر موارد این سریال ها به مراتب بی هدف تر از سریال های هندی می باشند. در سریال «پس از باران» چنان گزافه های وحشتناک گنجانیده شده که به غیر از تفنن و دروغ هیچ پیامی را برای بیننده نمی رساند و در سریال «پنج خواهر» فقط به خدعه ها و نیرنگ هایی مجال داده شده و نمایش داده می شوند که عوامل بدبختی خانواده ها را فراهم می سازد.
مردم افغانستان از گذشته های دور سریال هایی چون کمیسار کیلر، شیر بی بی، کمیسار کتانی و غیره را از پرده ی تلویزیون های شان دیده و از فلم های هشت گلادیاتور، کلئوپاترا، اوتلو، هشتمین سفر سنباد، اسپارتاکوس، برباد رفته و غیره خاطرات به یاد ماندنی دارند اما افسوس که امروز ذوق هنری بیننده تا حد سریال هایی پایین آورده می شود که به غیر از مسمومیت ذهنی هیچ پیام آموزنده برای بیننده ندارد و این جای تأسف و تأثر است.Ÿ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر