شماره ( 209 ) چهارشنبه ( 24) جدی ( 1393) / ( 14) جنوری ( 2015)
نیلوفر جعفری
هر کدام از ما گاهی با رئیس و کارفریمایمان اختلاف نظر پیدا میکنیم، اما این به این معنا نیست که او آدم بدی است. با این حال همیشه ممکن است شما گیر یک رئیس … و بد افتاده باشید. کسی که از فضای کار و بهرهبرداری از فنآوریها عقب مانده باشد، کار شما را سخت و چند برابر میکند یا رئیسی که از موفقیتهایتان خوشحال نمیشود، حقوق و مزایایتان را به موقع پرداخت نمیکند و زمانی که کارتان را درست انجام میدهید آن را نادیده میگیرد، کارفرمای خوبی نیست. به همین ترتیب هر زمان احساس کنید فشار کاری زیادی از سوی رئیستان تحمل میکنید و به خاطر حفظ موقعیت شغلی بد با آن کنار بیایید و جرات هیچ نوع انتقادی نداشته باشید، با یک رئیس بد درگیر هستید.
اما چطور میتوانید با این مساله کنار بیایید و اجازه ندهید این فرد روی کار و شرایط کاریتان تاثیر بگذارد؟ راهحلهای زیادی برای حل این مساله وجود دارد. اگر رئیستان شما را در شرایط سختی قرار میدهد، از این راهکارها استفاده کنید.
اگر رئیس مرخصی نمیدهد یا در تعطیلات همیشه زیر فشار کاری هستید: کار کردن در بخش خصوصی ممکن است مطابق با برنامهریز های دولتی پیش نرود. رئیس ممکن است از شما بخواهد در تعطیلات رسمی به سرکار بیایید یا بهخاطر کار زیاد مجبور باشید بخشی از کارها را در اوقات فراغت تان انجام بدهید .در این شرایط طبیعی است که از وضعیت کاریتان ناراحت باشید و همه چیز را از چشم رئیس تان ببینید. بدتر از همه زمانی است که کارفرما خودش در تعطیلات است و از شما می خواهد به کارها رسیدگی کنید. راه حل ساده این است که شرایط و وظایف کاریتان را مرور کنید. اگر برای این شرایط حقوق و مزایایی دریافت نمیکنید و این وضعیت تحمیلی است، باید با رئیس صحبت کنید و به او بگویید که این کارها به عهده شما نیست.اما اگر کار شما دقیقا به همین شیوه تعریف شده است، نمی توانید بگویید کارفرما بد است. بهتر است بازهم از راه گفتوگو، مرخصیهایتان را بررسی کنید و از رئیس بخواهید زیر قولش نزند.
اگر رئیس اجازه نمیدهد زودتر از زمان کاری به خانه بروید: ساعت رسمی کار مشخص است. با این حال ممکن است موسسه یا شرکتی که شما در آن کار می کنید ساعت کاری دیگری داشته باشد. مثلا ساعت کاری شما ۹ صبح تا ۵ بعد از ظهر است.اگر کمی دیرتر از ساعت ۵ از محل کار خارج شوید با ترافیک و شلوغی راه خیلی دیر به خانه می رسید یا ممکن است به هر دلیلی مثل مریضی بچه یا تنها بودن در خانه بخواهید کارتان را زودتر تمام کنید. اگر مدیر یا مسئول شرکت به شما اجازه ندهد زودتر کارتان را تعطیل کنید و با نگاه های سنگینش دنبالتان کند، دچار اضطراب و نگرانی خواهید شد. بهترین راه این است که از کارفرما بخواهید صبح ها زودتر کارتان را شروع کنید. وقتی چنین امکانی را داشته باشید، می توانید بدون نگرانی و ترس از اخمهای رئیس زودتر به خانه برگردید.
اگر رئیس به نظرات و عقایدتان احترام نمی گذارد: اگر او از شما درباره موضوع مهمی نظرخواهی میکند به این معنی نیست که حتما باید به همان شیوه عمل کند. با این حال این رفتار شما را ناراحت خواهد کرد. یادبگیرید طوری پیشنهاد، نظر یا برداشتتان را مطرح کنید که رئیس احساس نکند شما می خواهید نصیحتش کنید. سپس صبر کنید و شیوه اجرایی کار را تماشا کنید. اگر او به نظراتتان اهمیت نداد و کارها درست پیش نرفت، بدون ترس و با آرامش به رئیس بگویید که قبلا نظرتان را مطرح کرده بودید. به جای اینکه ناراحت باشید، به خودتان افتخار کنید.
اگر رئیس به حریم خصوصیتان احترام نمی گذارد: اگر در محیط کارتان، همه راجع به همه چیز نظر میدهند و دخالت میکنند و مسائل و روابط خصوصی افراد برای همه روشن است و شما این را نمی خواهید، به شیوه خودتان عمل کنید. تلفن ها و کارهای شخصی تان را خارج از دفتر و محل کارتان انجام بدهید. همیشه رفتار شما تعیین کننده است. اگر نمی خواهید کارفرما را از شریط زندگیتان باخبر کنید، هرگز دربارهاش حرف نزنید. یادتان باشد که دیگران مناسباتشان را با شما متناسب با رفتارخودتان شکل میدهند.
اگر رئیس شرایط شما را نمی فهمد: وقتی احساس می کنید رئیس موقعیت شما را نادیده می گیرد و به اینکه بچه کوچک یا مریض دارید یا نمی توانید ساعت هشت شب جواب تلفنهایش را بدهید اهمیت نمیدهد، فقط باید با او را در یک گفتوگو متقاعد کنید که شرایط و سبک زندگیتان چگونه است. حواستان را جمع کنید که او نباید فکر کند شما برای این کار مناسب نیستید، او باید به این نتیجه برسد که متناسب با شرایط خانوادگی و کاریتان توقع داشته باشد.
اگر رئیس خشک و جدی است: کار کردن با فردی که بسیار سخت گیر و جدی است و هرروز با جدیت از شما حساب می کشد، دشوار است. با این حال شما می توانید کمی این شرایط را تغییر بدهید. همیشه لبخند بزنید. خودتان را انعطاف پذیر نشان بدهید و طوری رفتار کنید که یخ این رابطه کاری آب شود. هرگز مقابله به مثل نکنید. او هم می تواند تغییر کند.
اگر رئیس اجازه نمیدهد در خانه کارتان را انجام بدهید و این با شرایط خاص زندگی تان کنار نمیآید: وقتی کودک خردسالی دارید که نیاز به مراقبت و توجه شما دارد و کارفرمای سختگیرتان اجازه نمیدهد کارهایتان را در خانه انجام بدهید، حتما بسیار عصبانی میشوید. با این حال تسلیم نشوید. باید او را تحت تاثیر قرار بدهید. پیش از اینکه برچسب رئیس بد را به کارفرما بزنید، اعتمادسازی کنید. شاید او فقط مطمئن نیست که شما بتوانید به این شیوه کار کنید. هنگام کار، هیچ بهانهای دست رئیس ندهید. کارتان را به موقع و درست تحویل بدهید. برای ایجاد اعتماد، گاهی کارهایتان را در زمان تعطیلی و در خانه انجام بدهید. پاسخ درخواست ها، ایمیل ها و تلفنهایش را به موقع بدهید. خلاقیت و استعدادتان را نشانش بدهید. بعد از مدتی دوباره این موضوع را مطرح کنید و کارهایی را که در خانه انجام دادید، یادآوری کنید.
چرا و چطور به رئیس «نه» بگویید
مدیر شرکت به شما یک پروژه مهم کاری پیشنهاد داده است و شما نمی دانید چطور باید آن را پیش ببرید. آیا می توانید به او بگویید از پسش برنمیآیید؟ اگر دلایل کافی و قانع کنندهای داشته باشید، نه گفتن کار سختی نخواهد بود. ابتدا باید از خودتان چند سوال مهم را بپرسید تا بهترین تصمیم را بگیرید. چرا از نه گفتن می ترسید؟ آیا دلایل تان کافی نیست؟
از خودتان بپرسید:
ـ آیا وقت کافی برای انجام کارجدید را دارید یا با انبوهی کارهای نکرده مواجه هستید؟
ـ آیا میتوانید بخشی از کارهایتان را عقب بیندازید تا به این کار جدید برسید؟
ـ آیا آنقدر توانایی دارید تا همزمان چند کار را تمام کنید؟
ـ آیا کار جدید روی کارها و وظایف اصلی تان تاثیر منفی می گذارد یا باعث پیشرفت شغلی تان می شود؟
ـ آیا مهارت کافی برای انجام این پروژه جدید دارید؟
ـ آیا شما کسی هستید که می تواند این کار را به بهترین شیوه انجام بدهید؟
دلایل «بد» برای نه گفتن
رد کردن پیشنهاد کاری اولین و قطعی ترین تصمیم نیست. بعضی از دلایل می توانند برای شما کافی باشند اما رئیستان را قانع نکند. اینکه به رئیس بگویید «این پروژه خیلی سخت است»، «این کار برای من تعریف نشده» و «من با دو تا بچه نمی رسم این کار را قبول کنم»، غیرحرفهای و نشانهای از ضعف است.
دلایل «خوب» برای نه گفتن
قبل از اینکه به کار جدید نه بگویید، دلایل خوب پیدا کنید. اگر رئیس آدمی منطقی و باهوش است، می تواند این دلایل را درک کند: «من وقت کافی در طول روز و هفته ندارم تا بتوانم این کار را به موقع تمام کنم. حتی اگر بیشتر ساعتهای روز را برایش وقت بگذارم»، «پروژه قبلی روی زمین می ماند اگر این کار را قبول کنم» و«من آنقدر مهارت ندارم که این پروژه موفق از آب دربیاید و نمی توانم به موقع تحویلش بدهم.»
چطور نه بگویید
به همه جوانب کار فکر کنید و وقتی با رئیس حرف می زنید، مساله را طوری مطرح کنید که او بفهمد شما چقدر برای پذیرفتن یا نپذیرفتن آن وقت و زمان گذاشته اید. اگر کسی را برای این کار مناسب می دانید و توانایی خاصی در یکی از همکارانتان می بینید، به رئیس پیشنهاد بدهید که کار را برای همکارتان تعریف کند. او باید متوجه حسن نیت شما برای موفقیت این پروژه بشود و حتی نباید ذرهای احساس کند کار از توانایی شما خارج است.
اگر کار جدید را بهخاطر کمبود وقت رد می کنید، فهرست کارها و وقتی را که برای انجامش صرف می کنید، به رئیس نشان بدهید. اگر او بازهم روی پیشنهادش اصرار کرد، به این معنی است که هنوز نتوانستهاید توجیهش کنید. اگر فکر میکنید پذیرفتن این پیشنهاد روی کارهای دیگرتان تاثیر میگذارد، بدون ترس یا خجالت و صادقانه آن را مطرح کنید یا اگر مهارت کافی برای تمام کردن پروژه ندارید، بازهم آن را به رئیس بگویید. این نشانه ضعف و ناتوانی نیست. از رئیس بپرسید ادامه کار نیاز به کسب مهارتهای بیشتر دارد یا نه و به او اطمینان بدهید خیلی زود این مهارتها را به دست میآورید تا در کارهای آینده با هم همکاری کنید