شماره 140/ پنجشنبه 14 سنبله 1392/ 5 سپتمبر 2013
در حالیکه کشور از نظر فساد اداری در صدر جدول جهانی قرار گرفته و از نظر کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر یکی از بدنام ترین کشور های جهان گردیده و رشوه از مردم به شکل علنی در ادارات مطالبه میشود و دوسیه های سردمداران رژیم در ادارات مبارزه با فساد و سایر مراجع در جریان است، کابل بانک با یک ماجرای مافیایی سقوط داده شد و ارزش افغانی در مقابل دالر بنابر مداخلات مافیایی در حال پایین آمدن است، نمایش سریال وادی گرگ ها آنهم با سوژه وحشتناک اختطاف، ترور و قاچاق مواد مخدر، تسلط بر ادارات دولتی تا سطح صدر اعظم به مفهوم آنست که در ما تحت الشعور مردم بالای آتش بنزین ریخته می شود.
سریال که در آن هر دو دقیقه یک ماجرای وحشتناکی از فساد، قاچاق، زورگویی، قانون شکنی به نمایش گذاشته میشود، به حدی روان مردم را تحت تأثیر آورده که در بازار لباس هایی با تصاویر پولاد علمدار، مماتی و عبدالحی که از چهره های اصلی ماجرا های مخوف این سریال اند عرضه میشود و خانواده ها نا آگاهانه به اطفال شان آن لباس ها را با قیمت بلند خریداری میکنند.
جوانان با بد آموزی از نمایش این سریال در شکل کرکتر های منفی همدیگر را به نام های پولاد علمدار، مماتی، عبدالحی، اسکندر، جواد اکارسو و غیره صدا میزنند.
مسأله وقتی جدیت کسب میکند که از زبان خاص و عام مردم شنیده میشود که گویا این سریال واقعیت های جامعه افغانی را بازگو مینماید و در بعضی رادیو های خصوصی گویندگان نا آگاهانه از کرکتر های منفی این سریال به شکل مطایبه یاد میکنند.
آنچه قشر صاحبنظر جامعه را ناراحت میسازد آنست که ضرورت نمایش چنین سریال در چنین شرایطی که فساد و قاچاق دامنگیر کشور میباشد چیست؟ و آیا با نمایش این سریال مردم بد آموز و گروپ های مافیایی جسور تر نمیشوند؟
در افغانستان از قدیم داستانهای دنباله دار رادیو و سریال های تلویزیونی از طریق رادیو و تلویزیون به نشر میرسید و سریال هایی چون کمیسار کتانی، شیر بی بی، کمیسار کیلر، هفده لحظه ی بهار و غیره را مردم به یاد دارند و جنبه های انتباهی آن را هنوز مورد بحث قرار میدهند. آنچه قابل تذکر است اینکه هدف از نمایش سریال ها باید کمک به نظم، قانون، اداره، اخلاق، آداب، کرکتر و ارتقاء آگاهی تاریخی، اجتماعی، سیاسی باشد لا غیر.
در حالیکه کشور از نظر فساد اداری در صدر جدول جهانی قرار گرفته و از نظر کشت، تولید و قاچاق مواد مخدر یکی از بدنام ترین کشور های جهان گردیده و رشوه از مردم به شکل علنی در ادارات مطالبه میشود و دوسیه های سردمداران رژیم در ادارات مبارزه با فساد و سایر مراجع در جریان است، کابل بانک با یک ماجرای مافیایی سقوط داده شد و ارزش افغانی در مقابل دالر بنابر مداخلات مافیایی در حال پایین آمدن است، نمایش سریال وادی گرگ ها آنهم با سوژه وحشتناک اختطاف، ترور و قاچاق مواد مخدر، تسلط بر ادارات دولتی تا سطح صدر اعظم به مفهوم آنست که در ما تحت الشعور مردم بالای آتش بنزین ریخته می شود.
سریال که در آن هر دو دقیقه یک ماجرای وحشتناکی از فساد، قاچاق، زورگویی، قانون شکنی به نمایش گذاشته میشود، به حدی روان مردم را تحت تأثیر آورده که در بازار لباس هایی با تصاویر پولاد علمدار، مماتی و عبدالحی که از چهره های اصلی ماجرا های مخوف این سریال اند عرضه میشود و خانواده ها نا آگاهانه به اطفال شان آن لباس ها را با قیمت بلند خریداری میکنند.
جوانان با بد آموزی از نمایش این سریال در شکل کرکتر های منفی همدیگر را به نام های پولاد علمدار، مماتی، عبدالحی، اسکندر، جواد اکارسو و غیره صدا میزنند.
مسأله وقتی جدیت کسب میکند که از زبان خاص و عام مردم شنیده میشود که گویا این سریال واقعیت های جامعه افغانی را بازگو مینماید و در بعضی رادیو های خصوصی گویندگان نا آگاهانه از کرکتر های منفی این سریال به شکل مطایبه یاد میکنند.
آنچه قشر صاحبنظر جامعه را ناراحت میسازد آنست که ضرورت نمایش چنین سریال در چنین شرایطی که فساد و قاچاق دامنگیر کشور میباشد چیست؟ و آیا با نمایش این سریال مردم بد آموز و گروپ های مافیایی جسور تر نمیشوند؟
در افغانستان از قدیم داستانهای دنباله دار رادیو و سریال های تلویزیونی از طریق رادیو و تلویزیون به نشر میرسید و سریال هایی چون کمیسار کتانی، شیر بی بی، کمیسار کیلر، هفده لحظه ی بهار و غیره را مردم به یاد دارند و جنبه های انتباهی آن را هنوز مورد بحث قرار میدهند. آنچه قابل تذکر است اینکه هدف از نمایش سریال ها باید کمک به نظم، قانون، اداره، اخلاق، آداب، کرکتر و ارتقاء آگاهی تاریخی، اجتماعی، سیاسی باشد لا غیر.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر