۱۳۹۲ مهر ۱۱, پنجشنبه

کاریزمای کاروان موتر ها و بادیگارد های کاندیدان

شماره 144/ پنجشنبه 11 میزان 1392/ 3 اکتوبر 2013
کوه بچه



در شرايطي كه رهبران سياسي قدرت شان را در قطار موتر ها و تعداد باديگارد ها و مقدار پول و قدرت معامله گري و زد و بندهايي كه روزي هزار بار بسته و باز ميشود ميدانند، نگاهي مي افگنيم به صفات اصيل و عوامل بي بديل بروز رهبر كاريزما كه از متن جامعه و ماوراي اين معامله گري ها برخاسته باشد:
كاريزما در اصطلاح به خصوصيت كسي گفته ميشود كه مشخصه قدرت رهبري فوق العاده داشته باشد و اين اصطلاح بيشتر در علوم سياسي و جامعه شناسي به كار ميرود؛ رهبر كاريزماتيك يا رهبر مبتني بر جاذبه استثنايي به رهبري گفته ميشود كه داراي قدرت و توانايي الهام بخش به پيروانش باشد و اين توانايي صرفاً از نیروی شخصيت و تعهد فرد سرچشمه گرفته باشد و اين نوع رابطه بدون استفاده از پاداش و زور بر قرار ميشود.
بطور عموم دو ديدگاه در مورد عوامل ظهور رهبر كاريزماتيك وجود دارد:
بعضي از محققان علم مديريت به اين باور اند كه شرايط اجتماعي و تاریخي عوامل اصلي ظهور رهبران كاريزماتيك ميباشد؛ و رهبران كاريزماتيك كساني را ميدانند كه در شرايط و وضعيت منحصر به فرد ظهور ميكند و اين رهبران پيش از بحران هايي كه آنها را به قدرت ميرساند اغلب انسانهاي معمولي و كم جاذبه به نظر ميرسند و از نظر آنان وجود بحران عامل اصلي رفتار هايي است كه به شخصيت رهبر كاريزما (به عنوان هسته مركزي) پيوند ميخورد.
پويايي بين رهبر كاريزما و پيرو:
سه نوع رابطه عاطفي و احساسي بين رهبران كاريزما و پيروان وجود دارد كه اين روابط در نهايت منجر به شكل گيري رهبران كاريزماتيك در جوامع ميشود.
1- روابط انعكاسي:
اين نوع روابط ريشه در ميكانيزم روانشناسي فرافگنانه دارد و پيروان با بزرگنمايي خوبي ها و يا چشم پوشي از اشتباهات به رهبر در قالب فرافگني يك پدر مينگرند.
چنانكه قاطعيت و قدرت اراده و فعاليت پر انرژي (خصيصه هاي مرتبط با رهبران) بعضي از تصوير يك پدر نزد پيروان ميباشد كه مطابق اين توصيف رهبر لزوماً «شخص واقع» نبوده بلكه نتيجه اشتياق نا خودآگاه پيروان ميباشد.
2- روابط نمادين:
بر خلاف روابط انعكاسي رهبران با پيروان، كه معمولاً بر مبناي فرايند هاي روانشناسي نا خودآگاه بود، روابط نمادين بر مبناي مفاهيم، پيام ها، ايدئولوژي ها و ارزش هاي مفهوم محور رشد ميكند كه از رهبر انتظار ارايه يا تأكيد از آن ميرود، مثلاً ستايش ماندلا (رهبر افريقاي جنوبي) پيش از رهايي از زندان و پس از آن ستايش يك شخص نبود بلكه ماندلا «تجسمي از شخصيت آينده» بود. او همانطوريكه خودش و دوستانش تصريح كرده اند يك «مثال» و نمادي از آزادي، استقلال و هويت نوين ملي بود. رهبري كه الگوي اين ارزشهاست در واقع نقش اتصال دهنده بين ادراك هاي فردي پيروان و ارزش ها و هويت مشترك اجتماع بزرگتر را به عهده دارد. در كل عنصر عاطفي در روابط نمادين از طريق طبيعت ايديولوژيك چشم اندازي كه رهبر ارايه ميكند و نيز تأكيد رهبر بر هويت اجتماعي شكل ميگيرد. مثلاً از طريق ارتباط با تاريخ مشترك جمعي و نمادهاي مشترك كه آن را از ديگر مجموعه ها متمايز ميسازد.
3- رابطه توسعه اي:
تأثير عاطفي كه باعث ميشود افراد روابط خود را با رهبر افزايش داده، رفتار افراد اخلاقي تر شده و كار هايي انجام دهند كه اين كار ها ماوراي هنجار هاي پذيرفته شده در محيط هستند مثلاً اختراعات و ابداعات.
رهبراني كه احساس امنيت را براي پيروان فراهم ميكنند، مجموعه يي از انرژي بالقوه محسوس رها میشود كه اين انرژي ها كه به كاركرد هاي توسعه بشري منجر ميشود مانند پيشرفت هاي شخصي و پاسخ به درخواست هاي عقلاني جامعه.
ويژگي هاي رهبر كاريزماتيك:
كانگر و كانانگو به اين باور اند كه اگر خصلت كاريزما به رفتارهاي مشاهده شده از افراد بستگي دارد پس يكسري از مؤلفه هاي رفتاري وجود دارند كه مسوول اين صفات اند. اين دو محقق به بررسي اين ويژگي ها پرداخته و آنرا در قالب اين دسته بندي ارايه كرده اند و مؤلفه هاي رفتاري اين تحقيقات نشان ميدهد كه رفتار هاي رهبران كاريزماتيك با يكديگر رابطه داشته و يك گروه را با يكديگر تشكيل ميدهند كه قرار ذيل اند:
- چشم انداز رهبران كاريزماتيك بسيار متضاد با وضعيت كنوني ميباشد.
- رهبران كاريزماتيك ممكن ريسك هاي شخصي بالا را بپذيرند و هزينه هاي بالايي را متحمل شوند و از خود گذشتگي كنند تا به هدف برسند.
- رهبران كاريزماتيك مهارت خود را در فراتر رفتن از نظام موجود از طريق به كار بردن ابزار هاي نا متعارف و استثنايي به اثبات ميرسانند.
- رهبران كاريزماتيك رفتار هايي را كه بديع و غير عادي اند به كار ميبرند و ريسك هاي شخصي را انجام ميدهند كه احتمالاً به منافع شخصي آنان ضرر ميرساند.
- رهبران كاريزماتيك ارزيابي دقيقي از منابع محيطي خود دارند و درك ميكنند كه محدوديت ها در تعين يا فهم آنها از چشم انداز ها تأثير ميگذارند. وقتي محدوديت و فشار منابع محيطي براي رهبران كاريزماتيك مثبت است آنها راهبردهاي ابتكاري خود را به كار ميبرند.
- رهبران كاريزماتيك وضعيت حاضر را به عنوان وضعيتي منفي و طاقت فرسا و اهداف آينده را به عنوان جايگزيني جذاب تر و قابل حصول توصيف ميكنند.
- رهبران كاريزماتيك انگيزه هاي خود را به روشني بيان ميكنند تا بتوانند از طريق رفتار جسورانه و اظهار اعتماد به نفس تخصص، نا متعارف بودن و نگراني در مورد نياز پيروان رهبري كنند.
با این اوصاف باید ببینیم در میان کاندیدان مقام ریاست جمهوری آینده آیا شخصیت با جاذبه و کاریزماتیکی وجود دارد که به مقام رهبری کشور انتخاب شود؟Ÿ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر