مارس 4, 2015
چهارشنبه ( 13) حوت ( 1393)/ ( 4) مارچ ( 2015)
استاد پوهاند غلام نقشبند ناصری آمر دیپارتمنت جنگلات و منابع طبیعی فاکولته زراعت دانشگاه یا پوهنتون کابل از سی و پنج سال به اینسو در فاکولته زراعت تدریس نموده چندین کتاب درسی و صدها اثر در عرصه ملی و بین المللی دارد.
استاد ناصری نظریات جدیدی در رابطه به پاکی هوای شهر کابل از طریق ایجاد تجمع نباتی و سرسبز ساختن کوههای کابل با درختان بید تخمدار، ارغوان، صفورای جاپانی، عکاسی و سنجد دارد که توجه خوانندگان را به آن جلب میکنیم:
ارمغان: وضعیت سرسبزی و محیط زیست را در کابل چطور ارزیابی میکنید؟
ناصری: به عقیده من محیط زیست شهر کابل به وخامت گراییده است، هوا کاملاً خراب شده و علت اصلی آن تراکم موتر ها و تراکم نفوس است، این دو عامل عمده در هر شهر و در هر مکانی که با هم یکجا شود محیط زیست را به وخامت میکشاند. اگر ما در قسمت بدرفت های سر گشاده یی که در این شهر وجود دارد فکر بکنیم، اصولاً کانالیزاسیونی وجود ندارد و فاجعه یی است که نه تنها به هوا بلکه به آب هم لطمه میرساند. موضوع مهم دیگری که اصلاً در شهر کابل میتواند مطرح شود موضوع عدم موجودیت سرسبزی است. من خدمت شما عرض بکنم این چند گلدانی را که شاروالی کابل غرس میکند، ایجاد میکند و پیدا میکند بالای محیط زیست شهری اصلاً هیچ نوع تأثیر نمیتواند بگذارد. درخت میتواند مطرح شود که یکی بالای دیگر خود تأثیری ایجاد کند و محیط و ماحول را تغییر دهد. محیط و ماحول وقتی توسط یک فضای سبز میتواند تغییر کند که غلظت فوق العاده بالا باشد.
ارمغان: لطفاً این موضوع را به سطح فهم مردم تشریح کنید چون خوانندگان ما اکثراً تحصیلات تخصصی ندارند.
ناصری: اگر ما تنها یک مسأله که عبارت از سرسبزی است مطرح بکنیم چند نهادی که در قسمت سرسبزی کار میکنند قطعاً کفایت نمیکند. ما از شاروالی گپ میزنیم، از ریاست سرسبزی گپ میزنیم، از وزارت زراعت، ولی این چیزهایی است که اصلاً قسمی که قبلاً خدمت شما عرض کردم محیط و ما حول را به هیچ وجه تغییر نمیدهد.
ارمغان: کیفیت کار پایین است یا کمیت ادارات این بخش؟
ناصری: هم کیفیت پایین است و هم کمیت، چون وقتی که شما یک نهال را در یکجای غرس میکنید مراقبت و مواظبت از آن لازم است، که آن باید به ثمر برسد، باید زنده باشد و بالاخره باید یک تجمع نباتی را ایجاد کند.
ارمغان: همینکه شما تجمع نباتی میگویید، لطفاً مفهوم آنرا تشریح کنید؟
ناصری: بسیار ساده من میخواهم شما را به یک جهت دیگر متوجه سازم و آن اینست که در هیچ دنیا هیچ وقت حکومت ها و ادارات نمیتواند به تنهایی خود همه چیز را انجام دهد. مثلاً در قسمت سرسبزی شهر مهمترین گپ در اینجا مسأله مشارکت است. به هر اندازه یی که جامعه در زمینه تشویق شود به همان اندازه امکانات سرسبزی در یک شهر و در حوالی شهر امکان پذیر میشود. ما و شما بسیار در سابق مسألۀ حشر داشتیم که اصلاً مسایل علمی در آن زمان مطرح نبود، مردم جمع می شدند، دست به دست هم میدادند، یکجایی ساحات بزرگ حوالی شهر را سرسبز میساختند. همین حالا اگر ما متمرکز شویم بالای کوهها و تپه های شهری، ما نباتاتی را میشناسیم که بدون مواظبت و مراقبت، دادن آب و امثال آن به بسیار سهولت میتواند که گسترش پیدا کند و یک تجمع نباتی روی تپه ها و کوه ها ایجاد میکند.
ارمغان: هدف تان کدام کوهها است؟
ناصری: مثلاً ما کوههای آسمایی داریم، کوههای شیردروازه داریم، تپه های خیرخانه داریم، تپه های باغ بالا و بالاخره به طرف قرغه داریم، اگر به تمام اطراف شهر و مرکز یک نگاه بسیار کوتاه افگنده شود جای بسیار زیاد است برای تغییر فضای شهر کابل.
ارمغان: شما میخواهید کوهها سرسبز شوند؟
ناصری: اصل گپ کوههاست، چون وقتی شما چند نهالی را در امتداد یک سرک داشته باشید خوب است، آدم میتواند بگوید که زیبا معلوم میشود، اما به آن اندازه یی که کاربن دای اکساید را جذب کند، به آن اندازه یی که آکسیجن را آزاد کند، به آن اندازه یی که غبار را به خود جذب بکند آن کمیت را ندارد. مقدار به اصطلاح غبار، مقدار میکروب ها و ملوثات به اندازه یی است که یک درخت و دو درخت و چند درخت نمیتواند آنرا گیر کند و بالاخره آنرا جذب کند.
ارمغان: به این منظور پس اولاً در کوهها باید مراکز ذخیره آب ساخته شود؟
ناصری: در اینجا خوب است که شما به موضوع آب اشاره کردید. ولی ما اگر بخواهیم که موضوع توسط آب صورت بگیرد باز آن جنگل نیست، آن یک باغ است، یک پارک است وقتی ما در سر کوه و تپه سرسبزی میخواهیم در آنجا باید نباتی را پیدا کنیم که با همین اقلیمی که کابل دارد توافق داشته باشد.
ارمغان: کدام نباتات با اقلیم کابل توافق دارد؟
ناصری: مثلاً ما دریافتیم که ارغوان در این کار بسیار خوب نتیجه میدهد، بید تخمدار بسیار خوب است، مثلاً اگر شما 500 بید تخمدار را در یک قسمت کوه بیاورید حاجت نمیشود که شما آنرا گسترش بدهید، خودش خود را گسترش میدهد فقط ریشه میزند، در جای دیگر سر میزند و خوبی درخت بید تخمدار اینست که برگش از طرف مواشی تلف نمیشود، یعنی یک رقم بو دارد که اصلاً مواشی آن را خوش ندارد که بخورد، بناءً خودش خود را مواظبت میکند و در آن محلات اطفال هم رفته نمیتواند که آنرا ریشه کن بکنند و تخریب بکنند، فقط یک اقدام ضرورت است و اقدام هم آنست که مردم با مشارکت نهادهای حکومتی دست به دست هم بدهند، من میدانم که مردم شهر کابل علاقه فوق العاده زیاد دارند که شهرشان باید زیبا باشد، شهرشان پاک باشد، شهرشان صفا باشد؛ ولی یک نقص ما از لحاظ جامعه داریم که همه چیز را از دولت میخواهیم، از حکومت میخواهیم، که حکومت نه این قوت را دارد و نه این امکان را، چند نهال را می نشاند و میرود، چند روز بعد اگر اتفاقاً زنده ماند خوب در غیر آن تلف میشود، ولی اگر قسمت های مختلف شهر کابل مردم داوطلب نهال شانی شوند که من متیقن استم شهریان کابل این کار را انجام میدهند، حشر میکنند مثلاً ما اگر اینجا 5 تا 6 میلیون نفوس داشته باشیم هیچ نباشد یک میلیون نفر ما حاضر میشود که به یک حشر یک روزه، دو روزه، سه روزه راه اندازند و شما تصور کنید که اگر روزی یک میلیون نهال غرس شود در یک هفته چند میلیون نهال غرس خواهد شد.
ارمغان: آیا در حال حاضر ما اینقدر نهال پیدا کرده میتوانیم؟
ناصری: من در رادیو شنیدم خدا کند که همین گپ درست باشد که سی و چند میلیون نهال را ما امسال غرس میکنیم.
ارمغان: آن نهال های زینتی شاید برای پهلوی سرک ها و جاده و خیابانها باشد، به میکانیزمی که شما فرمودید آیا به کوه ها بید تخمدار یا ارغوان، در شرایط کنونی به این پیمانه وجود دارد؟
ناصری: در مجموع یعنی به وزارت زراعت اشخاصی که در آنجا در این موارد ذیدخل استند، تمام آنها فارغین همین فاکولته زراعت استند و شاگردان ما استند که آنها کاملاً از وضع اطلاع دارند، این که مسأله قوریه و تربیه نهال به کدام پیمانه است من اطلاع ندارم ولی متیقن استم وقتیکه میگویند ما در حدود سی یا سی و پنج میلیون نهال را میتوانیم در افغانستان توزیع بکنیم حتماً یک چیزی در اختیار شان قرار دارد.
ارمغان: ما و شما چند اداره در این بخش داریم، که وزارت زراعت، محیط زیست و شاروالی میباشد، برای همآهنگ ساختن کار اینها شما چه پیشنهاد دارید که چطور آن ظرفیت را ما ایجاد کنیم که مردم به کوهها بروند و حشر را انجام دهند؟
ناصری: خدمت شما عرض بکنم که اداره محیط زیست یک اداره پالیسی ساز است اصلاً اداره یی نیست که عمل بکند یا اجراآت بکند و بهترین توقع معلومدار از آنها برده میشود که در این مورد حتماً انشاا لله که پالیسی ها و ستراتیژی های مشخصی را ایجاد کرده باشند چونکه آنها تماس های بسیار نزدیک برای حفاظت محیط زیست با مساجد، تکایا و جا های مختلف دارند، من متیقن استم که اگر آنها همین تحرک را در اجتماع پیدا کرده بتوانند باز تطبیق کننده اصلی آن معلومدار وزارت زراعت و شاروالی کابل میباشد، که این دو نهاد میتواند با مشارکت مردم که از طریق اداره محیط زیست در تحرک افتیده باشند این کار را به حساب یک پلانگذاری بسیار کوتاه مدت به اصطلاح غرس شروع بکنند و عمل بکنند.
ارمغان: بعضی صاحبنظران به این باور استند که چون وقت بسیار کم است اگر یک کمیته یی ساخته شود که در رأس آن یکی از معاونین رییس جمهور باشد، وزیر زراعت، شهردار کابل و ادارات دیگر هم در آن عضویت داشته باشند و نمایندگان جامعه مدنی و دانشمندانی چون شما هم در آن عضویت داشته باشند و یک کار عاجل را آغاز کنند بهتر خواهد بود در غیر آن تا وقتی که ادارات دست بکار میشوند شاید فصل نهال شانی بگذرد و سوال دیگری که میخواهم خدمت شما مطرح کنم اینست که آیا همین بید تخمدار را که شما گفتید تخم و نهال این بید از خارج وارد شده میتواند؟
ناصری: کاملاً، ما همینجا در محلات مختلف چون پوهنتون کابل شما ببینید قسمت اعظم درخت های ما را بید تخمدار تشکیل میدهد. خودبخود رشد کرده، خودبخود نمو کرده و هیچکس هم از آنها مواظبت نکرده.
ارمغان: این بید که تخم دارد آیا میتوان تخم آنرا توسط طیاره به کوه ها پاشید؟
ناصری: بلی این بید تخم دارد و میشود که ذریعه طیاره و یا هر شکلی که باشد، اما همین موضوع سرسبزی که مطرح میشود باید معین باشد که از کدام قسمت کوه تا کدام قسمت را ما سرسبز میکنیم، موضوع این نیست که باید در یکسال دو سال تمام این گپ ها باید حل شود من به این عقیده استم که در همین وقتی ما و شما گپ میزنیم اگر شروع بکنیم اصلاً به این نتیجه نمیرسیم. تخم همین درخت ها در تیرماه میرسد که در آنوقت باید جمع آوری شود، پیشنهاد من اینست که از همین حالا دولت به فکر این بیافتد که چطور میتوانیم مردم را تشویق بکنم و تحریک بکنم به کار های مشارکتی سرسبزی، وقتیکه این پلانگذاری شد از طریق مساجد، از طریق مکاتب، از طریق نواحی شاروالی ها و امثال آن بعد از آن میتواند که به اساس آن یک پلان بسیار مختصری ترتیب شود، تخم جمع آوری شود، موضوع کشت آن پلانگذاری شود، مثلاً یک هلیکوپتر در ظرف یک ساعت تمام آن ساحه را تخم پاشی میکند منتهی یک ریسک وجود دارد که مثلاً اگر شما پنجاه سیر تخم را در آنجا پاش میدهید، حتماً بیست سیر آن ضایع میشود، و ما اگر بتوانیم که پنج سیر آن را رشد بدهیم این کاملاً به ما کفایت میکند و متیقن باشید که آنرا در همانجا بگذارید، یکسال، دو سال بعد ببینید همان نواحی را کاملاً خودش میگیرد.
ارمغان: تکرار عرض میکنم که این تخم آیا از خارج وارد شده میتواند حالا که وقت کم داریم؟
ناصری: نخیر، من فکر نمیکنم گرچه نمیدانم پوتانسیل آنها از چه قرار است ولی چیزی را که من می بینم در آنجا بسیار زیاد بالای اشجار و درختانی متمرکز میشوند که هم زیبایی داشته باشد، هم چوب داشته باشد، یعنی هم ارزشهای اقتصادی داشته باشد و هم ارزشهای محافظوی در حالیکه کابل ما فعلاً بسیار زیاد بالای ارزشهای محافظوی تکیه میکنید نظر به ارزشهای اقتصادی آن، از همین خاطر فقط بالای یک تعداد از انواع درختان متمرکز میشویم که آنها میتوانند در مقابل خشکی مقاومت بکنند، مشکل ما مشکل خشکی است، اگر تنها بتوانیم که همین بارندگی زمستانی و تیر ماهی را طوری مورد استفاده همین نبات مورد غرس قرار بدهیم که آن بتواند شش ماه، پنج ماه بعدی را توسط همین رطوبت حفظ بکند شما کاملاً مطمئن باشید که اگر یکدفعه ریشه جاگزین گردد دیگر به آب ضرورت ندارد.
ارمغان: پس همین لحظه چه باید کرد؟
ناصری: بطور عاجل زون های سرسبزی را باید مشخص ساخت، مثلاً طرف تپه هایی که حالا مردم آنقدر زیاد مسکن گزین نیستند در نزدیکی های آن، طرف های قرغه، طرف های باغ بالا، در جاهایی که برهنه استند، در اینجا فقط باید مردم را تحرک داد، نهال را به دسترس شان باید قرار داد در چند روز معین حشر تمامش را بالایشان غرس کرد و بالاخره آنها را برای حفاظت و مراقبتش تشویق کرد.
ارمغان: درخت ها را باید مُفت به اختیارشان قرار بدهند؟
ناصری: کاملاً، یعنی که گفتیم مشارکتی است، تنها جامعه ما، مردم ما، شهرنشین های ما بخاطر خود در این مشارکت سهم بگیرد.
ارمغان: این یک پلان کوتاه مدت شد، بفرمایید که از همین ماه حوت و حمل به سال آینده چه آمادگی این ادارات بگیرند؟
ناصری: بطور سیستماتیک خدمت شما عرض بکنم، که اداره محیط زیست تمام شهروند ها را باید به یک کار داوطلبانه و مشارکتی دعوت بکند بخاطر سرسبزی شهر کابل.
ارمغان: یعنی ادارات تبلیغاتی برای محیط زیست ایجاد نشود؟
ناصری: بالکل، حتا در مساجد و در نواحی باید آنها را متیقن بسازند.
به عقیده ما مردم اکادمیک سر همین بهاری که چند روز بعد می آید آنقدر زیاد فکر نشود، شاروالی و وزارت زراعت حتماً پلان هایی دارد که آنرا عملی کند ولی اگر ما میخواهیم که فضای شهر کابل به صورت عمومی سبز شود و بالاخره از ملوث بودن آب جلوگیری شود از این طریق ضرور است که در طول همینسالی که ما و شما قرار داریم پلانهایی را رویدست بگیریم که برای سال آینده کاملاً آماده باشیم.
ارمغان: مثلاً چه پلانهایی؟
ناصری: پلان مطالبۀ مشارکت مردم با نهادهای ذیربط، این کار ممکن سخت معلوم شود ولی ما میدانیم که این سخت نیست، به مجردیکه در نواحی، در مکاتب، در مساجد آگاهی عامه صورت بگیرد اینکه سالهای سال ما نتوانستیم فضای شهر را سرسبز بسازیم دلیلش آن بود که تنها دولت عمل میکرد، بیایید بخاطر شهر خود، بخاطر مردم خود، بخاطر صحت خود کل ما دست بدست هم بدهیم و در اینصورت از همان مفهوم حشر قدیمی خود ما باید استفاده شود. طبق یک برنامۀ معین باید جاهایی که سرسبزی شود باید علامه گذاری شود، بعد از علامه گذاری به جاهایی که باید سرسبز شود مواد غرسی جستجو شود، یعنی قوریه ها باید ایجاد شود که آن ها نهال بدهد، تخم باید جمع آوری شود که بطور آزاد انتشار پیدا بکند. یعنی بطور آزاد کشت شود در همان محل، در این مورد باید درخت و همان نهال هایی که مقاوم باشند و بالاخره نهالی که محیطی باشد انتخاب شود، ما وقتی نهال محیطی می گوییم آنهایی که کاملاً با محیط کابل سازگار استند، یعنی سالهای سال در اینجا اجدادشان گذشتانده اند این را من به بسیار آسانی فهرست کرده میتوانم که خدمت شما عرض کردم بید تخمدار است، ارغوان است، صفورای جاپانی است، عکاسی گلدار است و از همه مهمتر سنجد است، حالا شما میتوانید به پنج نوع شش نوع نهال که به آب ضرورت نداشته باشد فضای کابل را سبز بسازید.
ارمغان: پلان دوم چی است؟
ناصری: همین مفکوره کار کردن توسط حکومت ها و نهاد ها حالا در جهان رخت بسته، این موضوع بسیار قدیم بود که حکومت ها، ولسوالی ها، نواحی دست بر میزدند چند نفر استخدام میکردند مثلیکه ما مثلاً علفچر ها داریم در تمام افغانستان سی میلیون هکتار است و برای تمام آن بیش از پنجصد نفر محافظ نداریم چطور میتوانیم که سی میلیون هکتار را توسط آن محافظت کنیم، بیایید که بطرف همین گپی که من گفتم قدم بگذاریم و اگر برویم که این را در سلطه دولتی و نهاد های دولتی بدهیم من فکر میکنم نمیتوانیم نتیجه درستی را بدست بگیریم.
ارمغان: حرکت سبز از لحاظ سیاسی نه، بلکه از لحاظ سرسبزی بسیار یک کار مؤثر میباشد، آیا ما میتوانیم کمیته های سرسبزی را مثلاً به سطح شهر، به سطح نواحی، کوچه ها، خیابان ها و تا سطح مکاتب بسازیم و نقش مکاتب را شما در این زمینه چگونه ارزیابی میکنید؟
ناصری: عین حرف را که من خدمت شما عرض کردم که مردم، در مردم هم مکاتب شامل است، هم نواحی شامل است.
ارمغان: همین کار را کی بکند، شاروالی میگوید من، اداره محیط زیست میگوید من، وزارت زراعت میگوید من، شما چه پیشنهاد دارید یک همآهنگی برای این تحرک سبز چگونه میتواند ایجاد شود؟
ناصری: من اینطور فکر میکنم که اگر به اصطلاح یک کمیته یی مشترک از محیط زیست، وزارت زراعت و بالاخره شاروالی کابل تشکیل شود موضوع پالیسی سازی اش معلوم است که از محیط زیست است، تهیه نهال و مواد بذری را وزارت زراعت به عهده بگیرد، تطبیقش را شاروالی کابل.
ارمغان: نقش جامعه مدنی را شما چگونه ارزیابی میکنید؟ مثلاً نظریاتی وجود دارد که کمیته فعالان داوطلب جامعه مدنی در محیط زیست ایجاد شود، رییس جمهور، رهبران سیاسی، وکیل های پارلمان، معاونین رییس جمهور اینها همگی شان بطور سمبولیک هم اگر شده بیل هایی را بدست گرفته، درخت هایی را بنشانند، وظیفه بگیرند و وظیفه داشته باشند از آن مواظبت کنند گفته میشود که امان ا لله خان شخصاً در سرسبزی پغمان سهم میگیرفت درخت می نشاند یک نظر همین است که یک کمیته به سطح شهر داشته باشیم، این کمیته به قهرمان محیط زیست یک جایزه بماند، طی یک محفلی که تمام دانشمندان، علما و شخصیت های سیاسی حاضر باشند همین جایزه و تحفه ها را توزیع بکنیم، این را شما چی ارزیابی میکنید؟
ناصری: من فکر میکنم که از من کرده شما بسیار خوب مطرح کردید، ما چون مردم اکادمیک هستیم همه چیز را در یک کلمه خلاصه میکنیم ما که میگوییم کار اشتراکی یا مشارکتی این حالا به سطح جهان قبول شده، همین موضوع مشارکتی را که من خدمت شما قبلاً گفتم شما این را بسیار خوب توضیح دادید به این معنا که مشارکتی از رییس جمهور گرفته تا آخرین مأمور و مستخدم و این و آن نهاد های ذیربط و بالاخره مردم. ما مردم را که میگوییم به این مفهوم است که آنها هم در نواحی وجود دارند، آنها در مکاتب وجود دارند، آنها هم معلم استند، آنها هم مأمور استند که هر دو نقش را آنها انجام داده میتوانند، هم نقش یک فرد عادی که در یکی از گوشه های شهر کابل زندگی میکند و دومش اینست که در یکی از شاخه های دولتی کار میکند، حالا که شما میگویید که اینطور یک انجمن ساخته شود، این انجمن های سبز فعلاً در جهان آنقدر وسعت پیدا کرده که منشأ اش از همین کاری که همین دقیقه ما و شما صحبت میکنیم شروع شده و حالا به انقلاب های سبز تبدیل شده، شما انقلاب سبز هندوستان را ببینید که نفوس را خود کفا ساخته و این کار کار مشارکتی است اگر ما میگوییم که فضای کابل سبز شود ما میگوییم مشارکتی کار می کنیم، کی کند این کار را میگوییم دولت و مردم، پس مشخص میسازیم که دولت کیست، آنجا بسیار ساده، ما ریاست مستقل محیط زیست داریم، ما وزارت زراعت داریم ما شاروالی ها داریم، گذر ها داریم، نواحی داریم، امثال آن، مکاتب داریم، فقط یک دو ماه، سه ماه سر این کار شود که یک تحرک پیدا شود، بگو بچه را که او به خانه خود بگوید که نهال شاندن یک کار ضروری است.
ارمغان: در جامعه ما یک فرهنگی رواج دارد کلان ها کارهای خورد را باید نکنند و غیر مسوول و واجب الاحترام در موتر ها بروند، در موتر ها بیایند گویا سرسبزی کار چند نفر عمله و فعله شاروالی است. من از یکی از رسانه ها شنیدم که میشل اوباما همسر بارک اوباما در قصر سفید هدایت داده که ترکاری قصر از بازار خریداری نشود همین میشل اوباما با همان عمله و فعله مربوط قصر سفید در کُرد ها ترکاری کشت میکنند و از آن استفاده می نمایند، در کینیا یک بانو یک میلیون درخت با کار داوطلبانه غرس نموده. این کار آنهاست ولی ما اگر در سطح کشور خود توقع کنیم که کدام مقام از چوکی پایین شده، بیل بدست گرفته ترکاری کشت کند شاید این تقاضا را وی به خود توهین فکر کند. این فرهنگ کاری امروز ماست، در حالیکه سالها قبل شاه فارم های زراعتی و مالداری داشت و صدراعظم هایی در افغانستان بودند که باغداری و مرغداری میکردند و آن باغها هنوز بنام شان یاد میشود و گفته میشود که باری یکی از باغبانان بر صدراعظم وقت بخاطر پایمال نمودن گل ها در کُرد بر آشفت شد و صدراعظم از وی معذرت خواسته او را مورد نوازش قرار داد، برای احیای چنان فرهنگی چه باید کرد؟
ناصری: شما به موضوع فرهنگ اشاره کردید ما در این نواقص داریم، ما و شما بسیار آسان گرفتیم در یکجای هشت منزله و هوتل ها و شفاخانه ها اعمار شده بسیار مجلل ولی پیشروی آن که سرک وجود دارد از چتلی و چقوری و آب آن اصلاً موتر عبور کرده نمیتواند، ببینید اگر شما اینجا ما گپ مشارکت را گفتیم و شما آن را خوب توضیح دادید همان دوست هایی که اینجا همین تعمیر ها را جور کرده اند برای خود زحمت نمیدهند که یک قسمتی همان تعمیر خود را با هم مشترک بسازند همان سرک را قیر بسازند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر