شماره(244) ارمغان ملی چهارشنبه 25 سنبله 1394 / 16
سپتمبر2015
6
شركت پنبه
هرات:
دو منطقه
نسبتا مهم و ديگرمولد پنبه نيز در غرب افغانستان قرار دارند كه ولايات هرات و
هلمند و مناطق اطراف آنها را احتوا مينمايد. زرع و توليد پنبه در اين ولايات
مخصوصا در سالهاي اخير توسعه يافته است. شركت پنبه هرات كه با ماشين آلات عصري و
مجهز ميباشد. در سال 1345تاسيس گرديد ه است
كه توام با آن اندازه توليدات پنبه نيز در اين منطقه به 9000 تن افزايش
يافت.
دستگاه حلاجي
و عدل بندي هلمند:
زرع پنبه
دروادي هلمند وارغنداب در سال 1336 آغاز و در اخير سال 1340 به پيمانه رسيد، كه
ايجاب نصب و بكار انداختن يك دستگاه حلاجي و عدل بندي را مينمود. بنابر آن رياست
انكشاف وادي هلمند و ارغنداب در سال 1341 به توريد ماشين آلات و اعمار دستگاه
حلاجي اقدام نمود كه بعد از نصب در سال 1342 به فعاليت آغاز نمود. ظرفيت دستگاه در
24 ساعت 120 تن پنبه محلوج و در يكسال 24 تا 30 هزارتن پنبه غير محلوج ميرسد. بايد
گفت كه در سالهاي اول چون توليدات پنبه دراين ولايت از پنجاه هزار تن تجاوز نمي
كرد . بنابر آن فابريكه با استفاده از حداقل ظرفيت توليدي آن فعاليت داشت.
در سال 1352
توليدات اين موسسه بحد اعظمي آن رسيده بود . در همان سال تعداد كارگران آن به 227
نفر ميرسيد و بر علاوه در هنگام كمپاين در حدود 60 نفر كارگر روز مزد نيز استخدام
ميشدند. در سال 1356 اين موسسه باداشتن 179 نفر يا10.58 فيصد كارگر ان اين بخش در
حدود 7124 يا 15.12 فيصد تمام پنبه محلوج توليد شده در كشور را حاصل داشته بود.
اين تصدي بشمول دستگاه مولد روغن آن بسرمايه 225 ميليون افغاني شروع بكار نمود.
قيمت ماشين آلات مولد روغن از قرضه 650 هزار پوند سترلنگ انگلستان و مصارف محلي از
قرضه هاي داخلي يعني خزينه تقاعد بانك انكشاف صنعتي پشتني تجارتي بانك يك عده
سهمداران انفرادي تمويل شده بود. بصورت عمومي ارزش تاسيسات اين تصدي بر 122 ميليون
افغاني بالغ ميگردد و سرمايه دوراني آن كه 103 ميليون افغاني را احتوا مينمود. از
قرضه دافغانستان بانك تمويل گرديده بود و از همين جهت يك اندازه زياد سرمايه حاصله
در سالهاي اول بحيث تكت پولي پرداخته شده است.
صنعت مواد
خوراکه
شركت ارزاق:
اولين واحد
اختصاصي براي تهيه غله بنام شركت ارزاق در سال 1316 در كشور تاسيس شد . كه وظيفه
تهيه آرد و برنج و روغن را از داخل و قندو چاي را از خارج بعهده داشت. بنابر آن
بايد گفت كه اقدامات در قسمت ذخيره غله بغرض جلوگيري از مشكلات ناشي از قحطي از
سابق در افغانستان صورت گرفته است . با در نظر داشت همين آمر بود كه در سال 1326
بمنظور جلوگيري از تاثيرات نا گوار قلت مواد خوراكه ناشي از تاثيرات بعدي جنگ دو م
و عوامل طبيعي كميسيوني بنام مجلس رفاه عامه منظور شد تا به جمع آوري غله از داخل
و خارج كشور مبادرت ورزيد كه تاسيس ديپوي دولتي و كوپراتيف مامورين از تصاويب اين
مجلس بشمار ميرود.
رياست دولتي
تهيه غله :
قلت مواد
خوراكه در سال 1332 و تجارب گذشته باعث گرديد تا رياست دولتي تهيه غله تاسيس
گرديده و براي اولين بار در همين سال به مقدار پانزده هزار تن آرد بكشور وارد
گردد. در سال 1345 اين اداره بواحد اداري ارزاق و احتياجات عامه تعديل شد و در ختم
سال مذكور بحيث تصدي دولت با سرمايه يكهزار ميليون افغاني بنام دافغانستان دخوراكي مواد و او عامه ارتيا و موسسه
بوجود آمد.
سيلوي مركزي
كابل:
در جريان اين
تحولات دولت به تاسيس دستگاه هاي عصري حفاظه گندم و تهيه آرد و نان نيز مبادرت
ورزيد كه سيلوي مركزي كابل مهمترين و بزرگترين آنرا تشكيل ميدهد.
قرارداد
ساختمان سيلوي مركز بتاريخ 27 جنوري 1954 ( دلو 1332 ) با اتحاد شوروي عقد گرديد و
امور ساختماني آن با ظرفيت گرام كردن 20 هزار تن غله آرد نمودن 60 تن غله در 24
ساعت در پختن 50 تن نان در 24 ساعت در جنوري سال 1957 مطابق جدي 1335 تكميل گرديد.
به تعقيب آن با ارتباط به پروتوكول تاريخي 12/11/1962 در سالهاي بين 1964 و 1966
سيلوي جديدي در مجاورت آن احداث و باين ترتيب ظرفيت آن به 50 هزار تن غله در سال
افزايش يافت. همچنان ساختمان آسياب دوم در دوم حمل 1347 ( 22 مارچ 1968) آغاز و در
سرطان 1349 ( جولاي 1970) آماده بهره برداري گرديد كه قدرت توليد صد تن آرد درجه
اول و 70 تن آرد هاي مختلف را در يك شبانه روز دارا ميباشد . بهمين تناسب ظرفيت
توليدي فابريكه نان پزي نيز توسعه يافت. بهر صورت اين فابريكه در سال 1354 ظرفيت
توليد 56.7 هزار تن آرد و 18 هزار تن نان را دارا بود بعباره ديگر ظرفيت توليد ي
فابريكه نان پزي به 32 تن در روز ميرسد و با استفاده از 20 باب داش وطني روزانه
بتعداد تقريبا صد هزار نان به مشتريان عرضه ميشود كه از آنجمله فابريكه نانپزي همه
روزه از پنج داش بشمول بيك داش احتياطي در حدود 60 هزار قرص نان و 1700 كيلو ناشتا توليد نموده ميتواند در
حاليكه توليدات حقيقي آن معمولا در حدود 45 هزار قرص نان و 1500 كيلوناشتا ميباشد
.
در حاليكه
ظرفيت مجموعي سيلوهاي كشور بشمول سيلوهاي پلخمري، هرات، قندهار به 110 هزار تن
ميرسد . ناگفته نبايد گذاشت كه موجوديت بازار فروش از عوامل موثر بر انكشاف و
تمركز اين فابريكه در كابل بوده ساير عوامل چون موجوديت وسايل حمل ونقل ، انرژي،
موقعيت مركزي وغيره را نيز بايد در اين مورد در نظر گرفت. ضمنا بايد گفت كه با
تاسيس اين فابريكه كه توليدات آن بموسسات رسمي ( وزارت دفاع ، تعليم و تربيه وغيره
) و همچنان بازار عرضه ميشود از توريد مواد غذايي قسما جلو گيري بعمل آمده واز همه
مهمتر نرخ مواد ارتزاقي در بازار كنترول شده است . البته بايد علاوه نمود كه در
اين فابريكه معمولا سالانه در حدود 3147 تن زغال سنگ از معادن كركر واشپشته و
همچنان در حدود چهار هزار كيلوات برق بمصرف ميرسد . تعداد مجموعي كارگران اين
فابريكه كه در سال 1353 به 675 نفر ميرسيد . در سال 1356 به 785 نفر افزايش يافت
كه با استفاده از آن فابريكه در همان سال 59929 تن آرد و 20665 تن خوراكه باب را
توليد كرده بود.
بايد اظهار
داشت كه مصارف ساختماني مرحله اول سيلوي مركز به 151 ميليون افغاني ميرسد در
حاليكه گدام دوم آن با مصرف 67 ميليون و آسياب دوم بمصرف 95 ميليون افغاني تكميل
گرديد . كه به اين ترتيب مصارف مجموعي ساختماني اين فابريكه بر 263 ميليون افغاني
بالغ ميگردد .
مواد خام اين
موسسه صنعتي را گندم تشكيل ميدهد . كه البته بشكل آرد نان و اقسام مختلف خوراكه
باب عرضه ميشود. البته بايد گفت كه تهيه گندم از خارج از سال 1335 ببعد بصورت
تدريجي افزايش يافته است. تا آنكه در سالهاي 1350و 1351 با در نظر گرفتن خشكسالي
متواتر بحد اعظمي آن رسيده و در مدت 18 ماه به 320 هزار تن رسيد . بهر صورت مقدار
گندم مورد ضرورت سيلوي مركز از 100 تا 120 هزار تن تخمين ميگردد. در سال 1350 در
حدود 227857 تن گندم بكشور وارد شده بود كه از آنجمله در حدود 175 هزار تن آن از
كشور هاي اتحاد شوروي ( 25 هزار تن ) و ايالات متحده ( 150 هزار تن ) خريداري شده و قسمت باقيمانده
آن از كشور هاي كانادا ( 1491 تن ) ، چين ( 10866 تن) ، ايالات متحده ( 15000 تن )
و اداره پروگرام مواد غذايي جهان ( 15500 تن ) طور امداد بلاعوض بدست آمده است.
فابريكه قند
بغلان :
اساس اين
فابريكه در ثور سال 1317 با تاسيس شركت قند سازي گذاشته شد . ضرورت براي ايجاد اين
مركز صنعتي را در حاليكه مواد خام مورد ضرورت آن در داخل كشور دستياب ميشد .
افزايش سريع واردات شكر تشكيل ميداد. كه از 11806 تن در سال 1312 به 19746 تن با
مصرف بيش از 11 ميليون افغاني در سال 1316 ازدياد يافته بود. بهر صورت اين فابريكه
بالاخره بكمك تخنيكي چكوسلواكيه بتاريخ 30 عقرب سال 1319 به فعاليت آغاز نمود .
ناگفته نبايد گذاشت كه در ساختمان فابريكه روزانه بطور اوسط در حدود هزار نفر
عمله، 90 نفر گلكار و 60 نفر نجار كار نموده قيمت ماشين آلات آن 5.200 ميليون
افغاني كراهه آن 350 هزار افغاني و مصارف ساختمان عمارت اين فابريكه در حدود هشت
ميليون افغاني بوده است.
دوره فعاليت
آن سالانه 90 روز و مصرف مواد خام آن در هر روز 600 تن لبلبو پيش بيني گرديده بود
. البته بايد گفت كه اين شركت سهامي بوده و با اشتراك 91 نفر سهمدارو سرمايه
ابتدايي 30 ميليون افغاني توسط بانك ملي تشكيل شده بود.
از آنجمله 18
ميليون افغاني آن در سال 1317 و 1382000 ، افغاني آن در سال هاي 1318 و 1319 جمع
آوري گرديد. اما بايد گفت كه مخصوصا در چهار سال او ل فعاليت آن اين فابريكه با
مشكلات زيادي مواجه بود و معمولا بظرفيت اعظمي آن فعال نبوده است . چنانچه دوره
فعاليت فابريكه كه در سال 1319 به 21 روز ميرسد. در سال 1320 از 43 در سال 1321 از
28 و در سال 1344 از 41 روز تجاوز نكرده بود كه موازي آن در همين دوره معمولا عرضه
لبلبوي به فابريكه نيز از 30 هزار تن و توليد شكر از 3900 تن كمتر بوده است. باين
ترتيب بايد گفت كه فابريكه با مشكلات متعدد كه عبارت باشند از ادامه تاثيرات جنگ
عمومي دوم، انتقال لبلبو از مسافه هاي زياد ( 2 تا 26 ميل ) با استفاده از حيوانات
و قبول مصارف گزاف 1.2 ميليون افغاني در سال ، محدوديت حاصلات سالانه لبلبو نبودن
تيل سوخت ( از 700 تا 1200 تن در سال براي دور ه فوق ) و غيره مواجه بوده است. كه
البته در سالهاي بعدي واردات شكر ارزان اتحاد شوروي را نيز بايد بر آن افزود.
بهر صورت
فابريكه قند بغلان قدرت مصرف 600 تن لبلبو را در روز داشت و در صورت موجوديت مقدار كافي لبلبو ميتوانست
سالانه ازده تا يازده هزار تن شكر را توليد نمايد. حالانكه در عمل اين هدف بر
آورده نشد و تنها در سال هاي 1341 و 1342 مقدار كافي لبلبو براي استفاده در آن
توليد شد. بلند رفتن قيمت لبلبو بمقايسه پنبه در سال 1343 نيز تاثير مثبتي را در
زمينه با ر آورد . ضمنا مطالعات بعد نشان دادكه ظرفيت مصر ف اين فابريكه به 800 تن
لبلبو در روز نيز توسعه يافته مي تواند.
بنابر آن بتاريخ 28 جولائي 1968 ( سرطان 1347) قرار داد قرضه 225 هزار پوند
سترلنك بمنظور انكشاف اين فابريكه با حكومت بريتانيا به امضا رسيد.
بايد اظهار
داشت كه در مورد شكر و صنايع مربوط به آن موجوديت بازار مساعد فروش در داخل و بلند
رفتن قيمت هاي بين المللي از عوامل عمده در انكشاف ولي عدم موجوديت مواد خام كافي
از پرابلم هاي مهم در راه توسعه اين صنعت بشمار ميروند. البته منطقه مساعد آنرا كه
از عرضه تقريبا 40 سال در آن زرع لبلبو موفقانه صورت گرفته است. ساحه بين بغلان و
پلخمري تشكيل ميدهد زير ا در اين صورت قبول خطر براي سرمايه گذاري نيز كمتر خواهد
بود. ضمنا با استناد مطالعات موجود منطقه هرات نيز براي زرع لبلبو مساعد پنداشته
شده است. بنابر آن امكان توسعه اين صنعت در آنولايت و در صورت امكان دروادي هلمند
نيز وجود دارد.
بقيه در
آينده
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر