ارشاد هنریار بیبیسی
25 آوریل 2019 - 05 اردیبهشت 1398
وقتی برای اولین بار شنیدم که مردی در قندهار
از سیسال به اینسو هر روز برنامههای خبری رادیوی بیبیسی را ضبط میکند، باورش
سخت بود. من و همکارانم پس از چندین تماس با او قرار ملاقات گذاشتیم. برای دیدارش از
کابل به قندهار رفتیم.
یک هفته بعد از آخرین تماس، در محله دروازه
عیدگاه در نزدیک مرکز شهر قندهار دنبال نشانی خانه محمد حنیف بودیم. با راهنمایی و
همراهی خبرنگار محلی ما در قندهار، به آسانی توانستیم خانه او را پیدا کنیم.
با عبور از یک جاده شلوغ به یک خیابان خاکی
رسیدیم. دروازه کوچک و رنگ و رو رفتهای در برابر مان قرار داشت. در را که زدیم، مرد
جوانی حدود ۳۵ ساله با ریش تراشیده از ما به گرمی استقبال کرد. استقبال کننده نادر شاه،
بزرگترین پسر آقای حنیف بود که لباس محلی بر تن و کلاه خودی رنگ پکول (کلاهی ویژه
در افغانستان) بر سر داشت.
سفر به قندهار؛ 'شهر را متفاوت از روایت دو دهه پیش مخملباف یافتم'
تیراندازی قندهار؛ فرمانده نیروهای آمریکا در افغانستان: من هدف نبودم
برق یک میلیارد دلاری قندهار: مردم روزانه یک ساعت برق دارند
Image caption نوارهای کاست محمد
حنیف که روی آنها خبرهای بیبیسی را ضبط کرده است
وقتی وارد حیاط کوچک خانه شدیم، خانه محقر
آقای حنیف حکایت از وضعیت اقتصادی نه چندان خوب او داشت. من و همکارانم به زیرزمین
خانه راهنمایی شدیم؛ زیر زمینی با دواتاق.
مردی با اندام درشت و ریش بلند، که پیراهنتنبان
محلی آبی رنگ بر تن داشت و کلاه قندهاری بر سر گذاشته بود، باپیشانی باز به ما خوش
آمد گفت و ما را به اتاق اول که در سمت راست دهلیز قرار داشت، برد.
اتاقی که دستگاههای ضبط صوت و بخشی از
نوارهای صوتی او در آنجا نگهداری میشد. هزاران نوار صوتی به شکل کاست در داخل دهها
خریطه پلاستیکی به شکل نامنظم در این اتاق انداخته شده بود.
محمد حنیف ۶۰ سال دارد. اهل قندهار است. پیشه اصلیاش
نانواییاست. با آغاز جنگهای داخلی در کشور به ایران و پاکستان مهاجرت کرده و سالها
در مشهد ایران و اسلام آباد و پشاور پاکستان کارگر ساده بودهاست.
با آنکه زندگی بخور و نمیر دارد، پس از
بازگشت به افغانستان، فکر ثبت خبر بیبیسی به سرش زده و برای این کار حدود ۳۰ سال از جیب و عمرش هزینه کردهاست.
Image caption او برای این کار
حدود ۳۰ سال از سرمایه و عمرش هزینه کردهاست
در دقایق اول دیدار،آقای حنیف پیالهای
چای پیش رویم گذاشت. از او پرسیدم واقعا شما این همه سال برنامههای خبری رادیو را
ضبط کردهاید؟ کلاهش را جابهجا کرد گفت حتا در زمان حاکمیت طالبان که داشتن دستگاه
ضبط جرم پنداشته میشد، من در این زمان نانوایی داشتم. در هنگام پخش خبرها، کار را
رها کرده و خبرهای بیبیسی را ضبط میکردم. او می گوید که حتی به عروسی دخترم نرفتم
که خبرهای بیبیسی را ضبط کنم.
از او درباره انگیزه این کار پرسیدم. میگوید
که روزهای سختی را که در زمان آوارگی پشت سر گذاشته در زندگی فراموش نخواهد کرد. محمد
حنیف معتقد است که اشتباهات رهبران سیاسی در افغانستان باعث این همه مشکلات برای مردم
این کشور شدهاست.
او میگوید که میخواسته نسلهای بعدی از
آنچه در گذشته اتفاق افتاده درس بگیرند. برای همین تمام اخبار و رویدادهای افغانستان
را در این مدت ضبط و نگهداری کرده تا عبرتی باشد برای نسلهای آینده افغانستان.
وقتی که آقای حنیف اولین نوار برای ضبط
خبر را از بازار خرید، جنگهای داخلی در سراسر افغانستان جریان داشت.
Image caption محمد حنیف ۶۰ سال دارد. اهل قندهار است. پیشه اصلیاش
نانواییاست
پنجهزار نوار کاست
شمار نوارهای صوتی او به حدود پنج هزار
میرسد. هرکدام آنان شماره گذاری شدهاست. نواری که او برای ضبط خبرها بر آن حدود ۴۰۰ ضبط صوت و رادیو را کهنه کردهاست. شماری
از این دستگاه اکنون بعد از گذر سه دهه به آثار عتیقه میماند. او خبرهای فارسی و پشتوی
رادیوی بیبیسی را ضبط کرده است.
برای اینکه بدانیم او در این سالها چه
کرده است؟ میخواهیم که تا اولین نوارهای صوتیاش را برای ما بگذارد. او بعد از جستجوی
کوتاه نوار سیاهرنگ که بر آن عدد ۲ نوشته شده بود، برایم پخش کرد. گزارش از درگیری خونین مهاهجدین بعد از
کنترل کابل و سقوط حکومت چپگرا در افغانستان بود. مذاکره میان گلبدین حکمیتار، رهبر
حزب اسلامی و از طرفهای درگیر با برهانالدین ربانی، دومین رئیس جمهور حکومت مجاهدین،
سرخط خبرها بود.
اکنون هزاران نوار کهنه که در زمان ضبط
شان نیز دست دوم بودهاند در گوشهای از دهلیزخانه انبار شدهاست. او با خود قرار گذاشته
است که تا پایان جنگ در افغانستان به این کارش ادامه دهد. کاری که سی سال بدون وقفه
ادامه یافته و موهای سرش را سفید کرده است.
اگر نوارهای آقای حنیف را روی هم بچینیم
مناری از نوار ساخته خواهد شد. مشخص نیست که آقای حنیف چگونه میتواند رازهای خفته
در درون این نوار را به نسل بعدی افغانستان منتقل کند. نسلی که دیگر با انقلاب در دنیایی
اطلاع رسانی کمتر به نظر میرسد که به سمت نوارهای آقای حنیف بروند.
او امیدوار است قبل از اینکه اجل به سراغش
بیاید با شنیدن خبر صلح سراسری در افغانستان دست از ضبط خبر بردارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر