شماره 96/یکشنبه 28 جوزا 1391/ 17 جون 2012
محمد داود سیاووش
اشتراک وزرای خارجه یا معاونان وزرای خارجه چهل کشور در کنفرانس قلب آسیا که مایة شور و شعف دولتمردان افغانستان شد از چند زاویه قابل بحث و بررسی میباشد:
یکی آنکه نشست قلب آسیا در کابل با آنکه واقعاً افغانستان قلب آسیا میباشد، زیر تأثیر اجلاس استانبول دایر شد که سایة آن اجلاس در فضای تالار سنگینی میکرد.
دوم در حالیکه دولتمردان افغانستان و حتا بعضی رسانه های آزاد از دستآورد های این اجلاس در وجود اعلامیه ی آن صحبت میکنند هیچکس متوجه اظهارات وزرای خارجه در تالار نشد که وزیر خارجه ی ایران با قاطعیت حضور ناتو را عامل بی ثباتی در افغانستان میداند و تحت نام یک کشور مشخص بر ایالات متحده و توافق ستراتیژیک کابل-واشنگتن میتازد. وزیر خارجه ی پاکستان در حل قضیه افغانستان به صراحت سهم کشور خود را مطالبه میکند و به خاطر نقض حقوق بشر در افغانستان توسط نیرو های بین المللی اشک تمساح می ریزد. وزیر خارجه ی روسیه فقط به مبارزه با قاچاق مواد مخدر متمرکز میشود. معاون وزارت خارجه ی آذربایجان در مبارزه با قاچاق مواد مخدر با چوکات روسیه وارد میشود. چین از زاویه مس عینک و چاه های نفت وارد کنفرانس میشود. و اما از اصل مسأله که بی ثباتی افغانستان ناشی از وجود لانه های دهشت افگنان در پاکستان و تربیه و تسلیح دهشت افگنان توسط ایران میباشد، هیچکس به استثنای نماینده ی هند حرفی بر زبان نمی آورد.
سوالیکه از دولتمردان افغانستان باید پرسیده شود اینست که:
-1با توجه به موضع مخالف ایران و پاکستان با حضور جامعه جهانی در افغانستان و مواضع مختلف هند، چین و روسیه در رابطه به تأمین ثبات در افغانستان چگونه میتوان از دیدگاه مشترک صحبت کرد؟ در حالیکه ایران از خروج قبل از وقت فرانسه استقبال میکند، آیا اتحاد نظر به معنای خروج هر چه زودتر و عجولانه نیرو های ناتو از افغانستان درک میشود؟ که در اینصورت مفاد آن به تأمین صلح و ثبات در افغانستان چه خواهد بود؟
-2اینکه امریکا با وجود اظهار آمادگی معاون وزارت خارجه ی آنکشور برای ادامه مأموریت پس از 2014 در افغانستان قرار است پایش را از باتلاق جنگ افغانستان بکشد، تضمین اجرایی عدم مداخله ی ایران و پاکستان در افغانستان که تا دندان مسلح اند و در کنفرانس ها رجز میخوانند در کدام بند اعلامیه کنفرانس پس از خروج نیروهای بین المللی مشخص شده؟
-3طوریکه دیده میشود سه مرکز برای تعاملات و معادلات ستراتیژیک قضیه افغانستان ایجاد شده، یکی پاکستان، دیگری عربستان سعودی و سومی ترکی؛ چرا در کنفرانس پیرامون این سه دیدگاه بحث نشد و دلایل دور ماندن موضوع قطر از متن و محتوای کنفرانس چه بود؟
-4کنفرانس قلب آسیا چه تعهد مشخص و چقدر پول بخاطر کمک به افغانستان سپرد؟ و اگر سپردند پس چی؟ آمدند و مقاله و خواندند و رفتند!
ناظرین سیاسی میگویند اگر تفاهم در کنفرانس قلب آسیا به مفهوم تعارفات دیپلوماتیک و رعایت تشریفات نشستن در کنار هم و گوش دادن به حرف های همدیگر باشد واقعاً دیپلومات ها مؤدبانه درکنار هم نشسته بودند و خموشانه به حرف های یکدیگر گوش میدادند، ولی اگر وحدت نظر در بیانیه ها و نظریات مطرح باشد از بیانات به وضاحت میتوان دوری دیدگاه ها را با لهجه ی نرم دیپلوماتیک احساس کرد. اینکه دیپلومات های ما آنرا نشنیده اند جای تعجب است.
همه ی جهان می فهمد که لانه های تروریزم در پاکستان است و نماینده ی ایران رییس مجلس سنا را اخطار داد که هر گاه معاهده ستراتیژیک با ایالات متحده امضاء شود، ایران به اقداماتی متوصل خواهد شد و جالب از همه که مقارن اجلاس قلب آسیا رسانه ها گزارش دادند که طالبان به حمایت نظامیان پاکستان بر پوسته های دولتی در ولایت کنر حمله کردند و این را هم همگان شنیدند که در کنفرانس قلب آسیا یک انچ پاکستان و ایران از مواضع شان عقب ننشستند و عربستان سعودی نیز کدام طرح مشخصی ارائه نکرد. با این حال وقتی زمامداران و دلتمردان از توافق نظر در اجلاس کنفرانس قلب آسیا صحبت میکنند مایه ی شگفتی مردم افغانستان میگردد.Ÿ
محمد داود سیاووش
اشتراک وزرای خارجه یا معاونان وزرای خارجه چهل کشور در کنفرانس قلب آسیا که مایة شور و شعف دولتمردان افغانستان شد از چند زاویه قابل بحث و بررسی میباشد:
یکی آنکه نشست قلب آسیا در کابل با آنکه واقعاً افغانستان قلب آسیا میباشد، زیر تأثیر اجلاس استانبول دایر شد که سایة آن اجلاس در فضای تالار سنگینی میکرد.
دوم در حالیکه دولتمردان افغانستان و حتا بعضی رسانه های آزاد از دستآورد های این اجلاس در وجود اعلامیه ی آن صحبت میکنند هیچکس متوجه اظهارات وزرای خارجه در تالار نشد که وزیر خارجه ی ایران با قاطعیت حضور ناتو را عامل بی ثباتی در افغانستان میداند و تحت نام یک کشور مشخص بر ایالات متحده و توافق ستراتیژیک کابل-واشنگتن میتازد. وزیر خارجه ی پاکستان در حل قضیه افغانستان به صراحت سهم کشور خود را مطالبه میکند و به خاطر نقض حقوق بشر در افغانستان توسط نیرو های بین المللی اشک تمساح می ریزد. وزیر خارجه ی روسیه فقط به مبارزه با قاچاق مواد مخدر متمرکز میشود. معاون وزارت خارجه ی آذربایجان در مبارزه با قاچاق مواد مخدر با چوکات روسیه وارد میشود. چین از زاویه مس عینک و چاه های نفت وارد کنفرانس میشود. و اما از اصل مسأله که بی ثباتی افغانستان ناشی از وجود لانه های دهشت افگنان در پاکستان و تربیه و تسلیح دهشت افگنان توسط ایران میباشد، هیچکس به استثنای نماینده ی هند حرفی بر زبان نمی آورد.
سوالیکه از دولتمردان افغانستان باید پرسیده شود اینست که:
-1با توجه به موضع مخالف ایران و پاکستان با حضور جامعه جهانی در افغانستان و مواضع مختلف هند، چین و روسیه در رابطه به تأمین ثبات در افغانستان چگونه میتوان از دیدگاه مشترک صحبت کرد؟ در حالیکه ایران از خروج قبل از وقت فرانسه استقبال میکند، آیا اتحاد نظر به معنای خروج هر چه زودتر و عجولانه نیرو های ناتو از افغانستان درک میشود؟ که در اینصورت مفاد آن به تأمین صلح و ثبات در افغانستان چه خواهد بود؟
-2اینکه امریکا با وجود اظهار آمادگی معاون وزارت خارجه ی آنکشور برای ادامه مأموریت پس از 2014 در افغانستان قرار است پایش را از باتلاق جنگ افغانستان بکشد، تضمین اجرایی عدم مداخله ی ایران و پاکستان در افغانستان که تا دندان مسلح اند و در کنفرانس ها رجز میخوانند در کدام بند اعلامیه کنفرانس پس از خروج نیروهای بین المللی مشخص شده؟
-3طوریکه دیده میشود سه مرکز برای تعاملات و معادلات ستراتیژیک قضیه افغانستان ایجاد شده، یکی پاکستان، دیگری عربستان سعودی و سومی ترکی؛ چرا در کنفرانس پیرامون این سه دیدگاه بحث نشد و دلایل دور ماندن موضوع قطر از متن و محتوای کنفرانس چه بود؟
-4کنفرانس قلب آسیا چه تعهد مشخص و چقدر پول بخاطر کمک به افغانستان سپرد؟ و اگر سپردند پس چی؟ آمدند و مقاله و خواندند و رفتند!
ناظرین سیاسی میگویند اگر تفاهم در کنفرانس قلب آسیا به مفهوم تعارفات دیپلوماتیک و رعایت تشریفات نشستن در کنار هم و گوش دادن به حرف های همدیگر باشد واقعاً دیپلومات ها مؤدبانه درکنار هم نشسته بودند و خموشانه به حرف های یکدیگر گوش میدادند، ولی اگر وحدت نظر در بیانیه ها و نظریات مطرح باشد از بیانات به وضاحت میتوان دوری دیدگاه ها را با لهجه ی نرم دیپلوماتیک احساس کرد. اینکه دیپلومات های ما آنرا نشنیده اند جای تعجب است.
همه ی جهان می فهمد که لانه های تروریزم در پاکستان است و نماینده ی ایران رییس مجلس سنا را اخطار داد که هر گاه معاهده ستراتیژیک با ایالات متحده امضاء شود، ایران به اقداماتی متوصل خواهد شد و جالب از همه که مقارن اجلاس قلب آسیا رسانه ها گزارش دادند که طالبان به حمایت نظامیان پاکستان بر پوسته های دولتی در ولایت کنر حمله کردند و این را هم همگان شنیدند که در کنفرانس قلب آسیا یک انچ پاکستان و ایران از مواضع شان عقب ننشستند و عربستان سعودی نیز کدام طرح مشخصی ارائه نکرد. با این حال وقتی زمامداران و دلتمردان از توافق نظر در اجلاس کنفرانس قلب آسیا صحبت میکنند مایه ی شگفتی مردم افغانستان میگردد.Ÿ
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر