۱۳۹۱ اسفند ۲۲, سه‌شنبه

اخ بار!


شماره 115/چهارشنبه 23 حوت 1391/ 13 مارچ 2013
کوه بچه
رمه هاي گوسفند در جاده هاي شهر نهالان نو غرس شده را نابود ميكنند
با سرازير شدن رمه هاي گوسفند به جاده هاي شهر كابل نهال هايي نابود مي شوند كه در سال نو بخاطر سرسبزي در كنار جاده ها غرس شده. مالكان اين رمه ها از جاده ها و سركهاي پايتخت به عنوان چراگاه در حالي استفاده مي كنند كه صد ها هزار نهال بخاطر سرسبزي شهر غرس ميگردد و با سرازيز شدن اين رمه ها نابود مي شوند.
مالكان اين رمه ها زباله داني هايي را كه در اطراف و اكناف شهر گذاشته شده به روي زمين خالی نموده مواد آنرا طوري پراگنده مي سازند كه با استفاده ي گوسفندان از آن بار ديگر محيط زيست آلوده به آشغال و مواد آلوده مي شود.
***
موتر هاي با عكس هاي مقام تراز اول در شهر گشت و گذار مي كنند
بعضي اوقات موتر هايي در شهر كابل ديده ميشوند كه در شيشه ي پيشروي آن عكس رييس جمهور و يا معاونانش نصب ميباشد.
مردم شهر ميپرسند در حاليكه مطابق قانون اساسي همه ي موتر هاي دولتي تحت امر رييس جمهور قرار دارند، اين امتياز بخشيدن به بعضي از وسايط آنهم در حالت عادي بخاطر چيست؟
بعضي ها ميگويند شايد اين كار بخاطر سوء استفاده از نام مقام رياست جمهوري صورت گيرد و برخي از شهروندان به اين باور اند كه با مشاهده ي چنين تبعيض ساير موتر هاي دولتي احساس بي پناهي و بي دفاعي مي كنند.
موتر هاي گارد محافظ رييس جمهور با داشتن كارت و در وظايف براي هيچكس سوال بر انگيز نيست اما اينكه يك موتر در كنار جاده با تصوير رييس جمهور و يا معاونانش ايستاده معلوم نيست ضرورت چنين بزرگنمايي چيست؟ در گذشته پس از سقوط حكومت نجيب تنظيم ها و فرماندهان موتر ها را با عكس ها و بيرق هاي تنظيم مربوطه ي شان آراسته در شهر به حركت مي آوردند و در دوره ي طالبان در شاهراه ي كابل- جلال آباد غوندي وجود داشت كه در آن نوشته شده بود «د امير المومنين غوند» و اكثر عابرين از ديدن آن لوحه لبخند طنز آميزي مينمودند، اما اينك در دوره ي قانون اساسي و دموكراسي هيچكس نميداند چنين مسايل چرا روي ميدهد؟
***
انعكاس يك فير راكت طالبان در رسانه ها
تعدد و تكثر رسانه ها اگر از يكطرف باعث افزايش نقش جامعه ي مدني و فشار افكار عمومي از جهت مثبت بر دولت گرديده از جانب ديگر روال يكنواخت پوشش خبري اين رسانه ها به بزرگنمايي طالبان انجاميده.
اگر در يك جاده انفجار كوچكي صورت گيرد كه حتا تلفات جاني و مالي هم نداشته باشد، اين حادثه چون بمب در سي و چند رسانه ي تصويري پايتخت و چند صد رسانه ي صوتي و چاپي مركز و ولايات و چندين رسانه ي جهاني طوري انفجار ميكند كه هر رسانه آنرا حد اقل در يك شبانه روز دو بار منتشر ميكند و در هر بار نام سخنگوي طالبان و نام طالبان به كرات در برابر حكومت بزرگ نشان داده ميشوند.
اگر در سال 1391 كه روز هاي آخر آن سپري ميشود تعداد كلمه ي طالبان و نام سخنگوي طالبان را كه در رسانه هاي تصويري، صوتي و چاپي دولتي، آزاد، داخلي و خارجي منتشر شده بشماريم شايد يك رقم درشت و عجيبي از آن بدست آيد كه زمینه آن در فضاي آزادي بيان براي طالبان از امکانات دستگاه دولت افغانستان نا آگاهانه مساعد شده است.Ÿ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر