۱۳۹۴ مرداد ۲۰, سه‌شنبه

روز بد و حال خراب جوانان افغانستان

 

اوت 11, 2015
شماره (239) چهارشنبه (21) اسد (1394) / (12) اگست (2015)
Graphic2
به بهانه روز جهانی جوانان
کوه بچه
قشر جوان افغانستان متأسفانه طی نیمه قرن اخیر دشوار ترین آزمون های روزگار و خشن ترین لبه تیز آزار ها را تجربه کرده است.
روزگاری از فشار جلب و احضار جوانان آواره سرزمین های بیگانه و وادار به انواع ریسک ها شدند. در جنگهای داخلی قشر جوانان هیزم سوخت دیگدان جنگ شده همه احزاب، گروه ها و تنظیم ها از آنان به صفت افزار جنگ استفاده کردند. در مهاجرت های جبری جوانان با پایین افتادن از تعمیرات چندین طبقه هنگام کار و آلوده و آغشته شدن به انواع مخدرات و مسکرات به مصیبت های جانگداز و خانمانسوزی دچار شدند.
از سال 1371 تا کنون در برخی مناطق کشور دروازه مکاتب به روی جوانان بسته شده در عوض به خاطر شستشوی مغزی به مدرسه های تربیه دهشت افگنی پاکستان فرستاده شدند و اکنون به صفت بم های انفجار و انتحار مبدل شده اند. کوریکولم مکاتب و مدارس مهاجرین در پاکستان با مفاهیم تفنگ، جنگ، کشتن، نابود کردن، اسیر گرفتن و با اصطلاحات نفرت، خشونت، عصبانیت و تعصب اذهان جوانان را مسموم ساخت. به طور عموم از سال 1371 تا سال تشکیل حکومت مؤقت اصلاً نسلی در کشور سر بلند کرد که به غیر از جنگ و خشونت و نفرت آنهم از طریق تلقین افراط گرایی حرفی برای کنار آمدن و دوستی و همدیگر پذیری در اذهان شان جا داده نشد.
پس از تشکیل اداره مؤقت که کمک های جامعه جهانی به شکل سیلاب گونه به افغانستان سرازیر شد در رأس ادارات تعلیم و تربیه افغانستان کسانی قرار گرفتند که به عوض فعال نمودن مطابع داخلی کتب درسی را پر از اغلاط املایی در کشور های خارجی به چاپ رسانده در بسیاری حالات به مدارس دارای محتوای تندروانه بیشتر از مکاتب توجه کردند و حتا فضای گذار از مکاتب به مدارس را به بهانه های ظاهراً شریفانه مساعد ساختند. در این سالهای کتاب هایی در مکاتب به چاپ رسید که حتا حرف «پ» در سلسله حروف الفبا وجود نداشت. افتضاح و ماجرای مکاتب خیالی که اکنون به یک رسوایی بزرگ مبدل شده فاجعه بزرگی برای نسل جوان به وجود آورد.
جوانان پس از اداره مؤقت تا کنون فرصت های طلایی را از دست دادند که به مواردی از آن اشاره میشود:
1- هرگاه کتب درسی مکاتب در مطابع داخلی افغانستان به چاپ میرسید از یکطرف به انکشاف صنعت چاپ و حمایت سرمایه داران ملی می انجامید و از طرفی اینهمه اغلاط طباعتی که باعث فاجعه در فرهنگ و سواد نسل جوانان گردید به وجود نمی آمد.
2- هرگاه پس از اداره مؤقت سالانه بیست هزار محصل به خاطر تحصیلات عالی به خارج اعزام میشد اکنون سه صد هزار کدر متخصص به درجه های لیسانس، ماستر و دکترا میداشتیم که اگر این سه صد هزار کدر به 34 ولایت تقسیم میشد به هر ولایت بیش از هشت هزار کدر متخصص میرسید.
3- امتیازات و تبعیض هایی که در رشته های طب و انجنیری از طرف رهبران دولت به بعضی ها داده شد اگر وجود نمیداشت حالا در این رشته ها در تمام اقوام افغانستان یکسان کدرهای متخصص وجود میداشت.
4- تبعیض و امتیازاتی که بعضی کشورهای دونر به بعضی مکاتب به اساس ملاحظات نژادی و غیره قایل شدند هرگاه چنان نمیبود با رشد متوازن مکاتب اکنون کشور در یک مرحله عالی قرار میداشت.
5- به جوانان در بخش های نظامی کمتر توجه شد و هرگاه در رشته های نظامی هر سال ده هزار نفر به تحصیلات عالی فرستاده میشد اکنون کشور از پیلوت تا تانکیست و سایر رشته ها یک قوای مسلح پروفشنل میداشت.
6- در حالیکه گفته میشود بیش از سه میلیون نفر در افغانستان به مواد مخدر معتاد میباشند اکثر این معتادان جوانان استند، به تداوی این معتادان اقدام لازم صورت نگرفت بسیاری این جوانان در زیر پل ها، پارک ها و جوار سرک ها و خیابان ها به شکل فجیع افتاده و با مشکل اعتیاد در حالت جان کنی دست و پا میزنند.
7- عنصر اول همه مصیبت های جوانان افغانستان بیکاری میباشد، دولت های پس از اداره مؤقت در مورد پیدا نمودن جای کار و رفع مشکل بیکاری هیچ اقدامی نکرده با احداث بند های آبگردان، رشد میکانیزه زراعتی، احداث راه آهن و استخراج معادن آهن و استخراج نفت گاز دست این جوانان را به کار مصروف نساختند.
8- در حالیکه کمک های جهانی به هدر رفت حکومتهای پس از اداره مؤقت به ارتقای ظرفیت جلب و جذب جوانان به مؤسسات تحصیلات عالی توجه نکرده به رشد و گسترش دانشگاه ها و مؤسسات تحصیلات عالی و دارالمعلمین های عالی که فارغان را جذب نمایند نپرداخته در بودجه سال مالی پول های مدنظر گرفته شده در این بخش بیش از ده سال به اینسو از یک سال به سال دیگر بدون مصرف انتقال یافته است.
9- حکومتهای پس از اداره مؤقت تا کنون به رشد سپورت با ایجاد ستودیوم های ورزشی بزرگ در نواحی شهر کابل و ولایات توجه نکرد. به طور کاملاً شرم آور مسابقات سپورتی باری به خاطر عدم امکانات در کابل به شهرهای دوشنبه و تهران دایر شد.
10- حکومتها برای جلوگیری از مهاجرت جوانان به خارج تدابیر جلوگیری کننده نداشته صد ها و هزاران جوان در دریاها به آرزوی رسیدن به آسترالیا طعمه ماهی شدند و هزاران جوان در خیابان های یونان و ترکیه و فرانسه به آرزوی رسیدن به شهرهای رؤیایی اروپا و امریکا در حالت دردناک سرگردان اند.
11- در جلوگیری از شسشتوی مغزی جوانان برای عملیات انتحاری و انفجاری حکومت هیچ برنامه ندارد.
در تاریخ افغانستان هیچگاه دیده نشده و در میان کشورهای جهان کمتر کشوری وجود دارد که از کمک های جهانی به افغانستان پس از تشکیل اداره مؤقت تا سال 2014 مستفید شده باشد اما افسوس و صد افسوس که یک تیم بی کفایت و معامله گر همه این فرصت ها را بر باد داد.Ÿ

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر